سیاست های اتخاذ شده توسط کشورهای مختلف برای توسعه بخش انرژی های تجدیدپذیر و به تبع آن انرزی خورشیدی را میتوان به 5 دسته ی کلی تقسیم نمود:
- سیاستهای مالیاتی؛
- سیاستهای تشویقی؛
- سیاستهای الزام آور و کنترلی؛
- سیاستهای آموزشی؛
- سیاستهای حوزه ی تحقیق و توسعه؛
1. سیاست های مالیاتی
این گروه از سیاستها بر مالیات به عنوان یک عامل کلیدی در هدایت کارکردهای توسعه ی صنعت تمرکز دارد و به دو صورت کلی افزایش مالیات سوخت های فسیلی و کاهش مالیات بر حلقه های مختلف زنجیره ی تامین برق خورشیدی قابل اعمال می باشد. از نگاه اقتصادی افزایش مالیات بر سوختهای فسیلی میتواند راهکار مناسبی برای کاهش مصرف آن باشد زیرا میتواند اولاً از طریق عرضه ی انرژی با قیمت واقعی مشتریان را مجبور به تغییر الگوی مصرف خود کرده؛ ثانیاً هزینه های زیست محیطی و اجتماعی انرژی را در قیمت آن مشارکت داده و ثالثاً شرايط استفاده از عواید آن برای گسترش انرژی خورشیدی را فراهم نماید در این راستا الگوی اعمال مالیات بر اساس اهداف از پیش تعیین شده میباشد. به طور مثال با هدف تغییر الگوی مصرف می بایست مالیات بر انرژی های فسیلی را به میزان زیادی افزایش داد، در حالی که هدف ایجاد مشوق برای استفاده از انرژی خورشیدی، با افزایش نسبتاً کمی در میزان مالیات قابل تحقق میباشد.
همچنین کاهش مالیات بر برق خورشیدی در حلقه های مختلف زنجیره تأمین شرایط تشویقی مناسبی برای استفاده از این نوع انرژی را فراهم می.آورد امتیاز این الگو از یک سو تنوع روش های اعمال آن و از سوی دیگر سوی دیگر امکان افزایش رقابت پذیری انرژی تجدیدپذیر نسبت به دیگر انواع انرژی می باشد. از جمله حوزه هایی که میتوان الگوی کاهش مالیاتی را بر آنها اعمال نمود میتوان به مالیات نیروی انسانی، مالیات بر ،تجهیزات مالیات بر تولید برق و تسریع در مستهلک کردن تجهیزات در دفاتر به منظور کاهش پرداخت مالیات بر تجهیزات اشاره نمود.
2. سیاست های تشویقی
یکی از عوامل کلیدی موثر در شکل گیری شرکت های فعال در حوزه ی انرژی خورشیدی فراهم کردن سیاست های تشویقی میباشد. با اعمال این دسته از سیاست ها از یک سو هزینه سرمایه گذاری اولیه کاهش و از سوی دیگر ریسک های صنایع مرتبط با انرژی خورشیدی از نظر اقتصادی سرمایه گذاری در این حوزه توام با ریسک میباشد. از این حیث اعمال این دسته از سیاستها برای تشویق سرمایه گذاران داخلی و خارجی امری ضروری مینماید. این دسته از سیاستها شامل انواع مشوقهای مالی و یارانه ها میباشد. به عنوان مثال میتوان انواع کمک های مالی تعرفه های خرید برق تجدیدپذیر و برنامه های حمایتی از صادرات را جزء این دسته از سیاستها به شمار آورد.
این سیاست ها به عنوان یک کاتالیزگر میتواند سرعت رشد استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در تولید برق را افزایش دهد این مشوق ها همچنین میبایست در زمان انتشار تکنولوژی به عنوان یک ابزار تسهیل کننده برای یادگیری و کاهش قیمت ناشی از افزایش مقیاس به کار آیند.
3. سیاستهای الزام آور و کنترلی
این سیاست ها نیز در قالب دو دسته از سیاست های منتج از دغدغه های زیست محیطی و نیز سیاستهای کنترل بازار داخلی قابل بررسی می باشد. دسته ی اول این سیاست ها که با هدف افزایش سهم انرژی های نو در مقابل سوخت های فسیلی و منابع انرژی آلوده کننده ی محیط زیست وضع شده و عموماً در قالب تصویب قوانین الزام کننده ی تولید برق خورشیدی و نیز تعیین سبد انرژیهای تجدیدپذیر اجرایی می گردد.
سیاست های کنترل بازار داخلی نیز با هدف حمایت از ایجاد و رشد صنایع داخلی و به وسیله ی وضع قوانين الزام آور اعمال میگردد که از آن جمله میتوان به الزام استفاده از ظرفیت های داخلی کشور و تغییر تعرفه های گمرکی اشاره نمود.
4. سیاست های آموزشی
این سیاست ها عموماً در قالب برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی اعمال میشود. اطلاع رسانی عمومی و آگاه سازی مردم از امتیازات اقتصادی و زیست محیطی منابع انرژی تجدیدپذیر میتواند مصرف کنندگان بالقوه این انرژی ها را برای انتخاب این منابع به عنوان جایگزینی برای منابع مرسوم انرژی سوق داده و به این ترتیب بر مقاومت طبیعی بازار در مقابل تکنولوژیهای نو غلبه نماید.
از ویژگی های خاص این دسته از سیاست ها که از آن جمله میتوان به ارایه آموزش های همگانی و احداث نیروگاه های نمایشی اشاره نمود کم هزینه بودن به نسبت سایر سیاست ها و در عین حال اثربخشی بالا میباشد.
5. سیاستهای حوزه ی تحقیق و توسعه
توسعه تکنولوژی های جدید و حصول اطمینان از صنعتی شدن آنها از ملزومات مهم توسعه استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر میباشد. لازم به ذکر است که بیشترین تمرکز در استفاده از این سیاستها که عموماً شامل برنامه های حمایت از تحقیق و توسعه و تست و اعطای گواهینامه های استاندارد میباشد در مراحل نوآوری تکنولوژی بوده و بسته به آن که راهبرد کشور خلق دانش و یا یادگیری و همچنین فرآیند منتخب توسعه صنعت از بالا به پایین و یا بالعکس باشد میزان سرمایه گذاری در آنها متفاوت میباشد.
دسته بندی Lewis و wiser
Lewis و Wiser نیز از نقطه نظر دیگری دسته بندی زیر را برای ابزارهای مختلف سیاستی پیشنهاد کرده اند:
- سیاست های مستقیم (محرک طرف عرضه)
- سیاست های غیرمستقیم (محرک بازار به عنوان طرف تقاضا)
از نظر Lewis و Wiser کشورهای علاقمند به توسعه صنعت تجدیدپذیر به طور فزاینده ای از سیاست- های مستقیم استفاده کرده تا تولید کنندگان داخلی را برای ورود به این عرصه تشویق نمایند.
این سیاست ها به منظور ایجاد بازار برق تجدیدپذیر برای حضور پیشگامانه ی سازندگان داخلی در آن و با هدف ایجاد یک محیط پایدار برای سرمایه گذارانی که به دنبال توسعه ی نیروگاه های تجدیدپذیر و تکنولوژیهای جدید هستند، اعمال می گردد.
1. سیاست های مستقیم
همانگونه که عنوان گردید سیاست های مستقیم مشوق تولید کنندگان داخلی و به تعبیری محرک طرف عرضه می باشد. از جمله مطرح ترین سیاست های مستقیم میتوان به نمونه های زیر اشاره نمود.
- الزام استفاده از ظرفیت داخلی کشور و حمایت از آن؛
- ارائه مشوقهای مالی و مالیاتی برای تولیدکنندگان داخلی؛
- وضع تعرفه های گمرکی مناسب؛
- حمایت از صادرات؛
- انجام برنامه های تست و اعطای گواهینامه؛
- کمک به برنامه های تحقیق و توسعه؛
- احداث نیروگاه های نمایشی
2. سیاست های غیر مستقیم
این سیاست ها به دنبال شکل دهی و تقویت بازار برق دیدپذیر و به تعبیر دیگر تحریک طرف تقاضای آن میباشند. در ادامه برخی از شاخص ترین نمونه های اعمال شده از سیاست های غیرمستقیم ارائه گردیده است.
وضعیت تعرفه خرید برق خورشیدی
تعرفه های خرید با ایجاد یک قیمت ثابت برای برق تجدیدپذیر و یا یک حاشیه سود مناسب در بلندمدت چشم انداز روشنی از ثبات بازار پیش روی سرمایه گذاران علاقمند به سرمایه گذاری های بلندمدت قرار می دهد.
وضعیت قوانین الزام آور برای تولید برق خورشیدی
این قوانین تامین درصد ثابتی از برق تولیدشده ی یک منطقه از طریق منابع خورشیدی را الزام آور مینماید. با توجه به جدید بودن این، قوانین اثرات اجرایی آنها هنوز کاملاً مشخص نشده است.
برگزاری مناقصات احداث نیروگاه های خورشیدی
برگزاری مناقصه های احداث سایت های نیروگاهی به همراه تضمین خرید برق در بلندمدت از دیگر سیاست های غیرمستقیم اعمال شده توسط تعدادی از کشورها در سالهای اخیر بوده است.
ارائه مشوق های مالیاتی بر تولید برق خورشیدی
مشوق های مالیاتی در قالب کاهش مالیات بر درآمد و نیز کاهش مالیات بر سرمایه در سرمایه گذاری های انجام گرفته در تولید برق تجدیدپذیر میتواند منجر به رشد سرمایه گذاری های این حوزه گردد.